persian-font-test
Author:
سبزی - herb
سَبزی − herb
مَن سومَنتَم
دَر سینی سیب آست
در عَصرِ یَخبَندان خِیلی از حِیوانات یَخ زَدند و مُردند. خارپُشتها وِخامَتِ اوضاع را دَریافتَند و تَصمیم گِرِفتَند دورِ هم جَمع بِشَوَند و اَز هَمدیگَرمُحافِظَت بِکُنند. وَقتی نَزدیکتَر به هَم بودند گَرمتر میشُدند اَما خارهایشان یِکدیگر را زَخمی میکرد. بَنابَراین تَصمیم گرفتند که از هَمدیگَر دور بِشَوَند وَلی اَز سَرما یَخ میزَدَند و میمُردَند. پَس مَجبور بودند یا خارهای دوستان را تَحَمُل بِکُنند، یا نسلِشان
آب
اَمروز